مصالحه به عنوان یکی از اصول پذیرفته شده برای برون رفت از هرنزاع وکشمکشی راه درست ومدنی به نظر میرسد. اما وقتی ما از صلح صحبت به عمل می آوریم، طبعا درهرصلحی طرف مورد مصالحه ونکات که روی آن توافق نظر صورد گیرد ودربرخی موارد نیاز به میانجی است تا درمیان اطراف متخاصم به عنون وسیط گامهای را برداردند ودر جهت زدودن نزاع وخاتمه بخشیدن به تنش ها گامهای عملی وصادقانه بردارند. درصورتیکه اطراف منازعه و میانجی ها صداقت درامر خاتمه بخشیدن به کشمکش را داشته باشند، برون رفت از نزاع میتواند ممد واقع شود.
اما درمورد صلح با طالبان نگرانی های وجود دارد که متاسفانه به این نگرانی ها پاسخ روشن داده نشده است، که برخی نگرانی ها را برمی شماریم:
راه حل چیست؟
نقش مردم درایجاد یک پارلمان صالح وموثر
درجهان امروز دیموکراسی به عنوان بهترین رووش حکومت داری زرق وبرق زیاد دارد، اگر چه میتواند تلقی ها وقراءت های گونه گون نسبت به دیموکراسی، باتوجه به ویژه گی های فرهنگی وارزشهای موجود درجوامع بشری وجود داشته باشد.
آنچه مسلم است اینکه نقش وحضور مردم درشکل دهی حکومت ها وحسن قبح نظامیکه درنتیجه ای انتخابات بوجود می آید اینکار ناپذیر باشد.
هرنظامی، هررووشی برای گزینش نظام سیاسی میتواند معایب ومحاسن خود را داشته باشد، اما گفته می شود درنظام های مردمی، مردم بیشتر حضور پیدا میکنند ودرنتیجه اراده مردم دریک نظام سیاسی تمثیل میشود.
درکشور ما استبداد بیداد کرده است، ومردم از بی عدالتی، انحصار، تبعیض ونابرابری رنج برده اند، ما داریم دیموکراسی را با توجه به واقعیت ها ناگزیری ها وضرورت های موجود به تجربه می گیریم، این امر بدون اشتباه ولغزش نخواهد بود، بویژه درکشوریکه ارتباطات درسطوح گسترده برمبنای ارزشهای غیر دیموکراتیک ومدنی رقم می خورد، ما نسبت به ملل دیگر جهان آسیب پذیر تریم، چون از یک طرف نو آموزیم، ازطرف دیگر دیموکراسی دربرهه کنونی، درکشور ما برخواسته از باورها، واعتقادات مردم وحتی دولت مردان ما نبوده بلکه یک سری نیاز ها ما را به این سمت رهنمون کرده است، با آنکه مردم به عدالت ، صلح، همبستگی، رفاه، بیشتر از هرزمانی دیگر نیاز مند اند.
به باور من همه ارزشهای انسانی ومدنی را درپرتو آزادی میتوان محقق ساخت، وآزادی رهایی از رنگ وبو است، آزادی درواقع ما شدن واز من گسستن است.
جنگ، جهل، نفاق، نفرین، ترور، تفنگ، تخدیر، تزویر، انحصار، استبداد، زر، زور، استیلا وفزون خواهی عوامل اند که آزادی را از جامعه ما برچیده است، آزادی یعنی رهایی از قوم، زبان، سمت، قبیله، عشیره، مذهب، رنگ، بو... وارج گذاری به ارزشهای که میتواند گل برافشاند ومی صلح وانسان دوستی درساغرزندگی اندازد.
به باور من دیموکراسی میتواند درکشور ما به تزویر وتفنگ، خود کامگی وبرتری جویی ، فساد وبی عدالتی خاتمه دهد، مشروط بر اینکه ما خود مان رها شویم، زنجیر های جهل وتعصب را بشکنیم، بقول لسان الغیب :
غلام همت آنم که زیر چرخ کبود زهرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است
مردم ما از بی عدالتی ، فساد، ناتوانی، تبعیض.... درجامعه رنج می برند. درواقع هیچ نظامی ، هیچ شخصی هیچ گروهی نمیتواند وضع کنونی را بهترسازد مگر اینکه مردم درصحنه حضور آگاهانه، آزاد، وفعال داشته باشند. مردم میتوانند با گزینش، آگاهانه وفرستادن نماینده گان کارشناس، تحصیل کرده، متعهد به وطن وارزشهای انسانی، به فساد خاتمه بدهند، انتخاب بدست مردم است، این مردم هستند که به پارلمان کشور تفنگ دار می فرستند یا قلم دار، این مردم اند که به پارلمان، متعهد به کشور وکدر می فرستند، تا قانون بسازند واز اعمال حکومت نظارت کنند یا افرادیکه صلاحیت وتوانایی این مسوولیت بزرگ را نداشته باشند.
ما درقبال گزینش وانتخاب مان هم درنزد مردم مسوولیت داریم وهم درنزد خدا، امید است ما با انتخاب آزاد ومسوولانه خود پارلمان بهتر وموثر تر داشته باشیم تا درجهت نظام سازی ومدنیت گامهای موثر بردارند.